کاتیــــــ ــا | ||
دل دل میکنم میکنم این روزها برای هرکاری... یک سستی عجیب پیچیده در ثانیه ها... من اینجا...تو.... کم می آودم گاهی... گم کرده ام تورا در شهری که نیستی در آن! میدانم تو اینجا نیستی و باز... چشم هایم عادت غریبی می کنند با دنیایی که ادم هایی که می بیند هیچ کدام تو نیستی دل دل میکنم که بروم خرید یانه! خرید ِ تنهایی؟:( دل دل میکنم که برم قدم زدن یا نه! قدم زدن ِ تنهایی؟:( دل دل میکنم ... تا نباشی همین است می شونی؟ نمی شود...حساب کتاب ثانیه ها با نبودنت جور در نمی آید برای هرکاری دل دل میکنم حتی... حتی برای نفس کشیدن دل دل میکنم حتی برای زندگی کردن دل دل میکنم... دارم با خودم مغازه هارا دید میزنم! _این لباس نه!من ازاین رنگ خوشم نمی آید! ناگهان بر میگردم عقب...! صدای صدای ِ تو بود... اما... نه...باز هم خیال...نبودی...نیستی در این شهر از کنار لباس می گذرم... خوشت نیامد... از پا در می آورد مرا این دل دل کردن ها... نجوای 1: أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ. *** توهم نوشت: باور کن صدای خودت بود... پیچید در دلم... [ یکشنبه 91/11/22 ] [ 11:19 عصر ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |